هنگام شک بین اقل واکثر به کمتر عمل کنید ونسبت به اکثربرائت (عدم تکلیف) جاری کنید ،مثلاکسی نمی داند یکسال یابیشتر نمازش قضا شده ،همان کمترراانجام دهدولی اگراکثررا احتیاطا قضا کندبهتر است.
خمس به سرمایه(غیرازیک خانه واثاث آن وماشین وپس اندازبرای عروسی و یادانشگاه )وسودسرمایه ی مازاد ازمخارج تعلق می گیردوباید درمصرف آن بایدبه مرجع تقلید رجوع کرد.
احتیاط واجب درترک تراشیدن ریش است
حج عمره ،قربانی ندارد وقربانی برای اشخاصی که به حج تمتع می روند واجب است.اما قربانی درعید قربان برای غیر حاجی ویا حاجی هایی که سالهای قبل مشرف شده اند ،مستحب است.
دست زدن به اسماء وصفات خداوند و آیات قرآن و اسامی ائمه و پیامبر نیاز به طهارت دارد
انسان با دو چيز جنب مي شود: 1- جماع يعني نزديكي و مقاربت 2- بيرون آمدن مني چه در خواب باشد يا در بيداري، كم باشد يا زياد، با شهوت باشد يا بي شهوت، با اختيار باشد يا بي اختيار. چنانچه رطوبتي از انسان خارج شود و نداند مني است يا بول و يا غير آن چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدن بدن سست شود آن رطوبت حكم مني را دارد. غـسـل را چـه واجـب باشد و چه مستحب، به دو قسم مى شود انجام داد ترتيبى و ارتماسى. درغسل ترتيبى بايد به نيت غسل، اول سر و گردن، بعد طرف راست بعد طرف چپ بـدن را بـشـويد. نصف ناف و نصف عورت را بايد با طرف راست بدن و نصف ديگر را بايد با طرف چپ بشويد، بلكه بهتر است تمام ناف و عورت با هر دو طرف شسته شود. اگر بعد از غسل بفهمد مقدارى از بدن را نشسته، چنانچه از طرف چپ باشد، شستن همان مقدار كافى است و اگر از طرف راست باشد بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشويد. اگر از سر و گردن باشد بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف راست و بعد طرف چپ را بشويد، هر چند مدت زيادى هم گذشته و مبطل وضو هم از او سرزده باشد. غـسـل ارتماسى آن است كه تمام بدن به نيت غسل در آب قرار گيرد، هرچند به تدريج در آب فرو رود. در غسل ارتماسى اگر همه بدن زير آب باشد و بعد از نيت غسل، بدن راحركت دهد غسل او صحيح است.
مسافرمی تواند نمازرابه جماعت بخواندودرصورتی که مأموم است حمدوسوره رانخواند
مهترین راه برای قرب به خدا عمل به شریعت انجام واجبات وترک محرمات )است ضمنأ (خوشرفتاری بامردم وصداقت درگفتاروعمل ووفای به عهدونیز مبارزه بانفس به انسان کمگ می کند تا در مسیر خدا قرار گیرد
دقت در مفهوم واجب الوجود به روشنی می رساند که تحقق بیش ازیک واجب الوجود محال است. زیرا واجب الوجود یعنی وجودش ضروری وعین ذاتش است واز دیگری به او داده نشده است به عبارت دیگر موجودی است که علت ندارد ،چنینن وجودی علت العلل همه اشیاء است وروشن است که ا مکان ندارد اینچنین وجودی در جهان دو تا باشد ،دلیلش روشن است زیراتحقق دو موجود کامل همزمان که علت همه چیز حتی آن واجب دیگر باشد موجب تناقض می شود چون لازم می آید هریک ازأندو همان لحظه که علت العلل است ،معلول علت دیگرباشد
مهترین معیار شناخت مصائب(فتنه و آزمایش و یا عکس العمل گناه) از یکدیگر رجوع به عقل و قرائن است . آنچه که قطعی است آن است که، هر عملی، عکس العملی را بدنبال دارد؛ نیکی کردن نیکی به دنبال دارد و نتیجه ظلم کردن، واقع شدن تحت حاکمیت فرد یا حاکمیت ظالم است. زیرا قوانین عمومی جامعه از یک نظام علت و معلولی پیروی می کنند و خداوند بر اساس نظام احسن و اتقان صنع، به خلق جهان اقدام کرده است. قرآن می فرماید: «اگر نیکی کردید به خود کرده اید و اگر بدی روا داشتید نتیجه آن به سوی خودتان باز می گردد» در این میان بین فرد و جامعه تفاوتی نیست مطالعه در وضعیت و حال افراد و جامعه ما را رهنمون می سازد به اینکه مصیبت ها، امتحان است یا نتیجه سوء رفتار با اطرافیان می باشد . البته خالی از فایده نیست که تذکر داده شود گاهی از مواقع مصیبت ها (فتنه و آزمایش یا نتیجه اعمال) هر دو توامان بر یک فرد یا جامعه وارد می شود یا تنها تحت یک عنوان قرار می گیرند شناخت هر یک از آنها محتاج به دقت و تأمل می باشد.
کلمه خاص به هر فرد یا صنفی قابل انطباق است – مثلا صنف بزازها یا طلا فروش یا سایر کسبه و گروه های اجتماعی مثل دانش آموزان یا دانشجویان و ... به عبارت دیگر محاربه یعنی ترساندن مردم بدون توجه به فرد و یا گروه خاصی، گرچه در مفهوم مردم، فرد یا افراد یا گروه های خاص نیز داخل می باشند.
مفسد فی الارض» یعنی کسی که به قصد ایجاد فساد (مالی و غیره) در جامعه دست به فساد میزند، ولی محارب نوعاَ به قصد فساد دست به محاربه نمی زند، بلکه انگیزه های سیاسی یا اجتماعی و شرارت در آن دخیلند که همراه با اسلحه است.
اگر قبل از دستگیری و قدرت یافتن بر او توبه کند،حد سقط است و مجازاتی ندارد، ولی اگر محارب کسی را کشته یا حق الناس به عهده اوست، قصاص یا حق الناس با توبه ساقط نمی گردد: مگر آن که صاحبان دم و حق او را عفو کنند.
توهین به مسئولان مجازات دارد، ولی محاربه نیست، هم چنین توهین به ائمه (ع) و اولیاء محربه نیست ولی حد و مجازات دارد
صدق محاربه به قلم یا نوشته ای،بی معنا ست. مقصود از « سلاح» در عبارت « تجرید السلام» مفهوم عرفی سلاح (مانند شمشیر، قمه و تفنگ) است.
۳۱ | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۶ |
۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ | ۱۱ | ۱۲ | ۱۳ |
۱۴ | ۱۵ | ۱۶ | ۱۷ | ۱۸ | ۱۹ | ۲۰ |
۲۱ | ۲۲ | ۲۳ | ۲۴ | ۲۵ | ۲۶ | ۲۷ |
۲۸ | ۲۹ | ۳۰ | ۳۱ | ۱ | ۲ | ۳ |
۴ | ۵ | ۶ | ۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ |
۳۱ | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۶ |
۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ | ۱۱ | ۱۲ | ۱۳ |
۱۴ | ۱۵ | ۱۶ | ۱۷ | ۱۸ | ۱۹ | ۲۰ |
۲۱ | ۲۲ | ۲۳ | ۲۴ | ۲۵ | ۲۶ | ۲۷ |
۲۸ | ۲۹ | ۳۰ | ۳۱ | ۱ | ۲ | ۳ |
۴ | ۵ | ۶ | ۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ |
۳۱ | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۶ |
۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ | ۱۱ | ۱۲ | ۱۳ |
۱۴ | ۱۵ | ۱۶ | ۱۷ | ۱۸ | ۱۹ | ۲۰ |
۲۱ | ۲۲ | ۲۳ | ۲۴ | ۲۵ | ۲۶ | ۲۷ |
۲۸ | ۲۹ | ۳۰ | ۳۱ | ۱ | ۲ | ۳ |
۴ | ۵ | ۶ | ۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ |
۳۱ | ۱ | ۲ | ۳ | ۴ | ۵ | ۶ |
۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ | ۱۱ | ۱۲ | ۱۳ |
۱۴ | ۱۵ | ۱۶ | ۱۷ | ۱۸ | ۱۹ | ۲۰ |
۲۱ | ۲۲ | ۲۳ | ۲۴ | ۲۵ | ۲۶ | ۲۷ |
۲۸ | ۲۹ | ۳۰ | ۳۱ | ۱ | ۲ | ۳ |
۴ | ۵ | ۶ | ۷ | ۸ | ۹ | ۱۰ |