«فَاعْلَمْ أنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ اللّه ُ. عَزَّوَجَلَّ وَ بَیْنَ اَحَدٍ قَرابَةٌ، وَمَنْ أنْکَرَنى فَلَیْسَ مِنّى وَسَبیلُهُ سَبیلَ ابْنِ نُوحٍ.» بدان که میان خداى متعال و بندگانش خویشى و قـرابـتى نیـست، و کسى که مرا انکار کند از من نیست و راه او راه پسر نـوح است.
وجوهات شرعی به طور کلی دو بخش است زکات و خمس که بر موارد مشخصی تعلق می گیرد و در مجموع بر اساس در آمد مردم و جامعه کم و زیاد می شود مبلغ مشخصی نمی توان بیان کرد . و محل مصرف خمس در سؤال پیش اشاره گردید و محل مصرف زکات در آیه 6 سوره توبه بیان شده است: تهیدستان ، بینوایان ، متصدیان گرد آوری و پخش زکات ، کسانی که با دادن کمک به آنها دلشان به دست آورده می شود . آزادی بردگان ، وامداران ، ورشکستگان ، آنچه که راه خدا باشد (مانند ساختن مسجد و تهیه کتابهای دینی) و در راه مانده ها. عقب ماندگی یا پیشرفت علمی و اقتصادی مردم و شیعیان می تواند علل مختلف داشته باشد . برخی از آنها به کم کاری ، سوء مدیریت دست اندرکاران و برنامه ریزان و به طور کلی عوامل داخلی بر می گردد و بخشی به عوامل خارجی و فشارهای پیدا و پنهان مخالفان بر می گردد . که بی شک اگر ما و مسئولان ما سیاست های درست و منطقی در تمامی زمینه ها داشته باشند می توانند با کنترل عوامل اشاره شده راه درست و منطقی را پیدا و طی کرده و باعث شکوفایی علمی و اقتصادی و پیشرفت شوند.
اشکال ندارد ولی بهتراست به فقیرداده شود.
اصل متن قاعده فقهي سلطنت يا تسليط از روايات پيامبر(ص) اقتباس شده است عين روايات اين گونه است «الناس مسلطون علي اموالهم» با اين توضيح لفظ «علي انفسهم» ذكر نشده است. از نظر دلالت و مفهوم حديث نيز مقصود آن اين است كه هر كس نسبت به مال خود تسلط كامل دارد و كسي نميتواند او را بدون مجوز شرعي از تصرفات در آن مال، منع كند پس اصل بر جواز تصرف در مال بوسيله مالك است مگر اينكه به موجب دليل شرعي خلاف آن ثابت شود. با توجه به توضيح فوق، تسلط بر مال خود تسلط مطلق نيست بلكه مواردي خارج از موضوع بحث است مثل اين كه شارع اموري را حرام كرده است مثل خون، خوك، شراب و . . . كه خريد و فروش آن جايز نيست چون نجس ميباشند. و يا تحصيل مال از راه معاونت بر ظلم، رشوه و قمار جايز نيست و نيز خود معامله شرائطي دارد مثل بلوغ، عقل و اختيار كه نميشود با هر كسي معامله كرد و نيز نميشود در تصرف مال خود موجب ضرر به ديگران شد و هم چنين مواردي از قبيل اسراف و تبذير را شامل نميشود. و اين موارد جز محدوديتها و شرطهاي تسلط انسان بر مالش است كه در غير اين موارد تصرف در اموال خود جايز است [1] . پي نوشت: 1) القوائد الفقيه ج2 مكارم شيرازي قوائد فقه ج2 محقق داماد
احکام عبادی ازجمله نمازوشرایط اجرای آن ازحکمت وعلل برخوردارندولی برخی ازدلایل آنهابرای ماروشن نیست،مکلفین به جهت اینکه ،احکام ازطرف خداوند عالم وحکیم صادرشده به آنهاعمل می کنندولوازدلایلشان بی اطلاع باشند.
در مورد وام ظاهرا اشكال ندارد و در مورد ضمانت همراه با مزد هم برخي آن را جائز ميدانند در هر صورت به علت اختلافي بودن بايد بالخصوص با دفتر مراجع يا مرجع تقليد خود تماس بگيريد.
خواندن نماز با لباس منقوش به عکس اشکال ندارد ولی بهتراست ازهر چیزی که باعث حواس پرتی درنمازمیشوداجتناب شود
در مورد جمعه هنگام اقامه نماز جمعه در زمان غيبت امام(ع) مكروه است و در روز عاشورا نيز مكروه است.
بلی متفاوت است.عده عقدموقت دوبارعادت ماهیانه است و عده عقددائم سه بارعادت ماهیانه است.
نیاز به عده ندارد.
همه مراجع به موضوع نماز جمعه در مسائل مربوط به وقت نماز ظهر اشاره كردهاند منتهي نكتهاي كه وجود دارد اين است آيا اين نماز جمعه از نماز ظهر مجزي است يا بايد نماز ظهر را هم بخواند كه برخي از مراجع به احتياط واجب نظر ميدهند كه در زمان غيبت امام(ع) بايد نماز ظهر را هم پس از نماز جمعه خواند.
نصاب گندم وجووخرماوکشمش برای پرداخت زکات معادل847کیلوگرم ودویست وهفت گرم است که اگرزمین ازآب باران ورودخانه آبیاری شده،زکات آن یک دهم بعدازکسرمخارج است واگرازآب چاه آبیاری شده یک بیستم.امازکات هشت مصرف داردکه یکی ازآنهافقراء ودیگری درراه ماندگان وکمک به مراکزعام المنفعة و...است.
اگر کسی علنی حرامی رامرتکب شود ،غیبتش اشکال نداردوالاجایزنیست بلی اگردرباره اخلاق ومنش کسی مشورت شود،سخن گفتن ودادن مشاوره اشکال ندارد.
بی احترامی به پدر ومادر بهر شکل حرام وموجب عقوبت وبدبختی در دنیا وآخرت می شود.
صحت وضو يا غسل متوقف بر آن است كه در محل وضو و غسل مانع وجود نداشته باشد. مثلاً در صورت يا دست و يا محل مسح. مگر آن كه به واسطه وجود ضرورت، مثل شكستگي محل وضو و غسل، گچ گرفته شده يا باند پيچيده شده باشد( كه اصطلاحاً به آن جبيره گفته مي شود) در اين حال مي توان نيت وضو يا غسل جبيره كرد. با توجه به فتوي گفته شده كه همه فقيهان شيعه به آن فتوي مي دهند تنها با مانعي كه قابل رفع در حال وضو و غسل نيست مي توان وضو يا غسل كرد. اما لاك مانعي است كه به راحتي مي توان آن را بر داشت و وضو و غسل با آن برخلاف رنگ مو و حنا، باطل است زيرا لاك مانع نفوذ آب مي شود ولي رنگ حنا اين خصوصيت را ندارد.
