1404-ارد-13
2020 Jan 23
حضرت مهدی علیه السلام :

«فَاعْلَمْ أنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ اللّه ُ. عَزَّوَجَلَّ وَ بَیْنَ اَحَدٍ قَرابَةٌ، وَمَنْ أنْکَرَنى فَلَیْسَ مِنّى وَسَبیلُهُ سَبیلَ ابْنِ نُوحٍ.» بدان که میان خداى متعال و بندگانش خویشى و قـرابـتى نیـست، و کسى که مرا انکار کند از من نیست و راه او راه پسر نـوح است.

25-May-03
1404-اردیبهشت-13

پرسش و پاسخ

فقه و فلسفه احکام

واجب است هر شخصی که به سن تکلیف می رسد در انجام تکالیف شرعیه خود از مرجع اعلم تقلید نماید و در صورتیکه تکالیف شرعیه بدون تقلید انجام گرفته باشد اگر مطابق با فتوی مرجع اعلم زمان باشد نیاز به قضا ندارد ولی اگر مطابق نبوده باید تکالیف گذشته را قضا نماید.

 تقلید از مرجع اعلم ، واجب است و در صورت تساوی می توان از هر یک تقلید کرد

 

علاوه بر قضای روزه ها برای هر روز یک مد طعام معادل 750گرم نان یا برنج و یا مشتقات آنها است به فقیر بپردازد. در صورتیکه افطار روزه عمدی نباشد می تواند کفاره چند روز را به یک نفر داد بلکه می تواند کفاره یکماه را به یک نفر پرداخت نمود و اگر افطار عمدی باشد برای هر روز به 60 نفر کفاره باید پرداخت شود.

 

اعمالی که موجب خشونت و نفرت بین مذاهب اسلامی می گردد باید تعطیل گردد و بر وحدت بین مسلمانان تاکید فراوانی از طرف حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی شده است.

تسامح در ادله سنن در دستورالعملهای اخلاقی و روایات اخلاقی مورد قبول است مگر آن دسته از روایاتی که مخالف صریح با سایر دستورات دینی داشته باشند.

قمه زنی مثل شعائر دیگر عزاداری از جمله سینه زنی، زنجیرزنی، نشانه های دوستی و وفاداری و همچنین اعلام حزن و اندوه عزاداران می باشد. براین اساس بسیاری از فقها این عمل را در صورتی که مخالف شئونات دینی و موجب هتک حرمت مذهب نگردد مورد تایید قرار داده اند

نماز یکی از انواع عبادت هایی است که در اسلام تشریع شده است و از قرآن و روایات استفاده می شود که نمازبهترین نوع پرستش خداست چرا که حکمت عبادت و پرستش از جمله نماز برقراری ارتباط با خداوند و نزدیک شدن به خداوند است. انسان هر اندازه به خداوند نزدیکتر باشد از کمال و  رشد بالاتری برخودار است. خداوند اصل هستی و کمال بی نهایت و هستی بخش و کمال آفرین است و انسان را به عنوان خلیفه و جانشین و نماینده خود آفریده است که مظهر و آئینه تمام نمای وجود خداوند باشد و خداوند را با تمامی صفات کمال و جمالش باز تاباند، این مهم و رسیدن به آن دست نمی دهد جز با پرستش خداوند و در میان عبادت ها نماز با اذکار و حرکاتی که دارد بیشترن تاثیر را در نزدیک کردن انسان به خداوند دارد.
نماز را به گونه های مختلف می توان انجام داد هم از نظر ظاهری و کمیت آن و هم از نظر باطنی و کیفیت آن. نماز همچون موجودی زنده است که جسم و روحی دارد و می تواند کامل یا ناقص باشد. مانند انسان کامل یا ناقص و غذای کامل یا ناقص. غذای ناقص به اندازه کافی از ویتامین و پروتئین های لازم برخوردار نیست و تاثیرش کافی نبوده و ناقص است. نماز هم اگر از شرایط کافی برخوردار نباشد ناقص بوده و تاثیر کامل ندارد. در کتابهای مفصل تر آمده است که نماز از سه گونه شرایط باید برخوردار باشد تا آثار آن به طور کامل ظاهر گردد از جمله شرایط صحت مانند طهارت و قبله و... که در رساله های عملیه توضیح آن کاملا آمده است شرایط قبول مانند تقوی و شرایط کمال مانند خضوع و خشوع (قرائتی، پرتوی از اسرار نماز) بنابراین اگر اقامه نماز از عمق دل نباشد و تنها به خاطر انجام تکلیف باشد اثر آن هم ناقص و محدود است چنانکه اگر نماز را با کسالت و بی میلی انجام دهیم نه تنها اثر آنچنان مثبتی ندارد بلکه نشان از وجود نفاق در دل انسان است. قرآن می فرماید منافقین این صفت را دارند که «اذا قاموا الی الصلاة قاموا کسالی براؤن الناس و لا یذکرون الله الا قلیلا» (و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند و با مردم ریا می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند) (نساء 14)
یا می فرماید «ولا یأتون الصلاة الا و هم کسالی» (منافقان جز با حالت کسالت نماز به جا نمی آورند) (توبه 54)
البته این کسالت و بی میل بودن نسبت به نماز از نظر روحی است  یعنی دل انسان رغتبی به نماز و یاد خدا ندارد که نشانه بدی است و باید آن را مداوا کرد اما نسان گاهی از نظر جسمی خسته است و کسالت دارد و توان اقامه نماز یا همه شرایطش را ندارد نشانه بی رغبتی به نماز و یاد خدا نیست و از علائم نفاق شمرده نمی شود.البته در همین جا هم بهتر است انسان مقداری استراحت کند و با توان کامل وسرحال و با نشاط و یا رغبت نماز بپا دارد.

یکی از نشانه های ایمان، اعتقاد راسخ به وعده های خداوند است و مومن اطمینان دارد خداوند با داشتن همه اوصاف کمالیه از جمله قدرت، علم و حکمت توانایی انجام هر نوع کاری را دارد. لاکن وجود مصلحت و نیز نداشتن مفسد از شرایط تحقق وعده های خداوند است گاهی از مواقع برخی از بندگان به خاطر عدم آگاهی از مصالح و مفاسد خواسته های خویش اصرار بر تحقق چیزی را دارند ولی خداوند به جهت وسعت علم و دانش ش، مصلحت اجابت در تقاضای او را نمی بیند از این رو با خواسته بنده اصلا انجام نمی شود و یا به خاط مصاحی به تاخیر می افتد از مجمع آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) بدست ی آوریم که وظیفه ما دعا کردن و خواستن است و اجابت را به خداوند و   شود، در برخی روایات از اصرار برخواستن نهی شده، چون شاید مصلحت بنده در اجابت نباشد. علی الحال دعا کردن و خواستن از خداوند و واگذاری اجابت آن به شرط مصلحت به خداوند از نشانه های مومنان است ولی تعیین زمان نیز پسندیده نیست، زیرا گاهی از مواقع مصلحت در اجابت بندگان مرتبط با شرایطی که شاید در زمانی طولانی محقق شود و یا شاید اصلا مصلحت اجابت نباشد.

تخلف از مقررات وقوانین  خلاف شرع وقانون ،وضمان آور است ضمن اینکه شاید اینگونه آبها آلوده به انواع میکرب ها باشند که علاوه برانتشار بیماری ،مسؤولیت شرعی وقانونی هم متوجه مسبب اینکار گردد.

خواندن اذان واقامه درگوش راست وچپ نوزاد مستحب است و هیچ وجوبی ندارد وتکرار آن هم بی اشکال  است

 برخلاف پندار مستشکل محترم اصولاً سزا و جزاي گناهکاران، کافران، منافقان و ... درست منطبق با مقدار گناه، کفران و نفاق آنهاست، نه بيشتر از آن. و اوصاف عذابي که در قرآن براي گناهکاران ذکر گرديده درست بيانگر کم و کيف گناه دنيوي آنهاست. به عبارت ديگر رابطه گناه و کيفر ذاتي و معلولي است و مجازات‌ها دقيقاً نتيجه طبيعي و ذاتي گناهان دنيوي خواهند بود. به بيان ديگر نيّات  اعمال آدميان در آخرت تجسّم پيدا مي‌کنند، در نتيجه، نيات سوء و اعمال زشت در قالب عذاب دردناک، صاحبش را معذّب مي‌سازد. البته تمام کيفرها و مجازات‌ها وقتي است که شخص گناهکار بدون توبه از دنيا رفته باشد وگرنه توبه، گناهان را زايل مي‌گرداند، و چه بسا شماري از گناهکاراني هم که موفّق به توبه نشده‌اند به خاطر اينکه در دنيا به‌گونه‌اي زمينه‌هاي شفاعت را به‌وسيلة بعضي از اعمال صالح ايجاد کرده‌اند مورد شفاعت قرار گيرند و رحمت و عفو پروردگار شامل حالشان گردد؛ زيرا يکي از راه‌هاي اِعمال رحمت خداوند در روز قيامت در قالب شفاعت بُروز و ظهور پيدا مي‌کند و طبق بعضي از روايات، آنقدر خداي مهربان گناهکاران را مورد بخشش خود قرار مي‌دهد که حتّي ابليس هم در آن روز به طمع بخشش مي‌افتد! به هر حال در صورت عذاب هم، حجم عذاب کاملاً متناسب با مقدار جرم و گناه خواهد بود نه بيش از آن

تخطی ازمقررات وموازین قانونی خلاف شرع وضمان آور است وارتکاب آن حرام است

درصورت امکان وضو ی جبیره ای گرفته شود و اگر ممکن نشد با تیمم نماز بجا آورده شود.

استقراء که امروزه تجربه یا روش مشاهده و آزمون گفته می شود یکی از سه راهی است در منطق برای کسب علم و آگاهی بیان شده است و از قضا جز تحت شرایطی علم آور نیست و از اینرو اعتبار علمی ندارد. به طور کلی فکر و حرکت ذهن از مجهول به معلوم و سپس از معلوم به سوی مجهول و کشف آن از سه روش امکان پذیر است. 1- حرکت از کل به جزء که قیاس نامیده می شود  که خود بر پنج قسم می باشد و در صورتی که مقدمات قیاس یقینی باشد و شکل قیاس نیز از شرایط لازم برخوردار باشد برهان نامیده می شود که راهی معتبر برای کسب علم می باشد. برای اطلاع بیشتر از آن به منطق صوری مراجعه کنید.  2- حرکت از جزء به جزء که تمثیل نامیده می شود و تنها ظن آور بوده و مفید علم و آگاهی نیست و از نظر منطقی و عقلی اعتباری ندارد. 3- حرکت از جزء به کل که استقراء نامیده می شود که خود بر دو قسم است تام و ناقص و از آنجایی که استقراء تام ممکن نیست (و اگر ممکن بودهم که دیگر ثمره ای نداشت) با استقراء ناقص تنها می توان به گمان و حدس نزدیک به علم رسید نه یقین ، مگر اینکه استقراء همراه با یک قیاس مخفی باشد (انچنان که بوعلی سینا گفته است).  توضیح آنکه ما از مشاهده و آزمون موارد متعدد پی به حکم طبیعت کلی ببریم مثلا از تحقیق و آزمون بر روی موارد متعدد مایع آب در مکانهای مختلف به این نتیجه برسیم که طبیعت کلی H2O چنان است که در 100 درجه به جوش می آید یا در صفر درجه یخ می زند و همه آبها در این طبیعت مشترک اند و از طرفی هم پذیریفته ایم که طبیعت یکسان عمل می کند ما یقین می کنیم که آب در هرکجا باشد (البته طبق شرایط خاص گفته شده) چه در ایران چه در آمریکا چه... در صد درجه به جوش می آید و در صفر درجه یخ می زند گرچه ما آن آبها را هنوز ندیده و آزمایش نکرده باشیم. در عصر جدید بویژه پس از فرانسس بیکن و جان لاک و بارکلی و دیگر تجربی مسلکان این روش جای روش قیاسی که بیشتر در قرون قبلی و وسطی مد نظر بود گرفت و نتایج فراوان عملی هم به بار آورد اما باید توجه داشت که این روش تنها در امور مادی و قابل مشاهده و حسی (آزمون پذیر) روا و قابل استفاده است اما د رامور غیر مادی اساسا راه ندارد و در آن موارد این روش توان سخن گفتن و داوری کردن چه به صورت اثباتی چه بصورت سلبی ندارد. هرگونه قضاوت روش تجربی در امور ماوارء مادی سخن گزاف و دخالت بی جا است. اما درباره راههای رسیدن به علم همانگونه که اشاره شد روش قیاسی یا عقلی راهی است برای رسیدن به یقین. اما روش تجربی به معنای تجربه درونی فردی که فرد حقیقت را در درون خود مشاهده کند مطلب دیگری است که در عرفان و سیروسلوک عرفانی جایگاه ویژه دارد و مورد تایید قران و روایات است. انسان در اثر تهذیب نفس و پالایش کردن جان خود از آلودگی ها، صفحه قلبش چنان مهیا می شود که حقایق در آن جلوه کرده و انعکاس یابد و آنها را مشاهده کند و به علم الیقین دست یابد. چنانکه قرآن می فرماید خداوند را عبادت کن تا به یقین برسی «واعبد ربک حتی یاتیک الیقین»(حجر آیه99) چنانکه حضرت ابراهیم (ع) به این مقام رسید "ولیکون من الموقنین"(انعام آیه 15) و باز می فرماید "ان تتقواالله یجعل لکم فرقانا"(انفال آیه 29) اگر انسان تقوای الهی پیشه کند وسیله فهم حق و تشخیص و جداسازی حق از باطل را به او عنایت می کنیم. و کسی به مقام چنینن یقینی برسد هم اکنون بهشت و جهنم و بهشتیان و جهنمیان را مشاهده می کند. "کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم" اگر به علم یقین برسید هم اکنون بی تردید جهنم را می بینید (تکاثر 7) . چنانکه این نکته مفاد تعداد زیادی روایت است. بنابراین عبادت و تهذیب نفس یکی از بهترین راه ها برای رسیدن به معرفت یقینی است.