رابطه زن ومرد در اسلام تعريف شده است وبر اساس آن، برخي جايز وبرخي ديگر مردود شمرده شده است به تعبير ديگر حرام است، فلسفه حرمت رابطه زنان ومردان نامحرم، حفظ کيان خانواده وتشخص بخشيدن به شخصيت انسان ها است. روابط غير شرعي زن ومرد که به جهت لذت جوئي ها زود گذر است ، مستلزم زير پا گذاشتن احکام شرعي که براساس صيانت وپاسداري از اخلاق وفضائل انساني وضع شده اند مي باشد. عقد ازدواج يک امر مشروع وپذيرفته شده بين همه ملل وفرقه ها حتي در بين انسان ها بدَوَي وصحرا نشين است وپايه گذار سنّت حسنه نيز اديان توحيدي هستند. رفاقت ودوستي پسر ودختر نيز به جهت مفاسد اخلاقي آن از نظر شرعي حرام است ولو آنکه اين رفاقت کوتاه وجزئي باشد.

اصطلاح چله افتادن به معناي گره افتادن در کاريا موضوع خاصي را گويند وبدين ترتيب کسي که در کارش توفيقي نمي يابد ويا ورشکست مي شود ويا آنکه عقد ازدواج کسي بارها به هم مي خورد چله افتاده است . برخي بر اين باروند که چله افتادن در کارها مربوط به بخت واقبال است وبرخي ديگر اين پديده را بي ارتباط با سحر وجادو نمي دانند. حقيقت در مسئله اين است که اجمالاً نمي توان منکر وجود برخي شکست ها ويا عدم موفقيت ودسترسي پيدا نکردن به خواسته ها وآرزوها شد، ولي هر يک از اين مسائل بدون علت نيست، بلکه شکست وپيروزي وموفقيت داراي مقدمات وعلت مخصوص به خود هستند که برخي از آنها براي ما شناخته شده وبرخي ديگر ناشناخته اند. براي دستيابي به خواسته ها بايد به تفکروتعقل وبرنامه ريزي توأم با توکل بر خدا روي آورد واز مکر وحيله شياطين ونفوس ناپاک به خدا پناه برد، سوره فلق وناس بخوبي به ما مي آموزند که تأثير برخي از موجودات (انسي وجني) بر برخي رويدادها روشن است ولي همانگونه که آنها مي توانند تأثير گذار باشند مي توان با استعانت از خداوند متعال که حاکم مطلق بر جهان است بر دسيسه هاي غيبي وآشکار ونيز شرور وافکار پليدچيره گشت.

ارواح انسانها اعم از مومن وکافي بعد از مرگ به دلالت آيات قرآن وروايات اهل بيت (ع) وارد عالم برزخ شده ودر آنجا به طور موقت که تنها خداوند به زمان وميزان آن آگاه است ،زندگي مي کنند زندگي در آنجا يا توأم با راحتي است يا سخت وناگوار، راحتي وسختي برزخ منوط به کيفيت عمل انسان در دنيا است اين سوال مطرح است که آيا مي توان ارواح را از موطن خود خارج ساخته وبه دنيا وموطن قبلي آنها وارد کرد ظاهراً اين امر ممکن است اما آنها از عهده کساني بر مي آيد که قدرت تصرف ونفوذ در عالم برزخ را داشته باشند اما اثبات اين مدعي تنها با ادعا ممکن نيست واثبات آن بسيار سخت است، برخي امروزه ادعا مي کنند که مي توانند به جهان غيبت سرزده واز احوال مردگان با خبر شوند اخباري را از آنها نقل کنند، اما اين تنها ادعا است وبايد قبول کرد که انسانها عارف وخود ساخته کتوم واهل سرّند. اما در پاسخ به حکم احضار ارواح مي گويئم.احضار ارواح که نوعاً همراه با ايذا واذيت آنها است حرام وغير شرعي است ، بلي ارواح مي توانند به عالم دنيا مراجعه کرده وگاهي از طريق خواب با انسانها ارتباط برقرار سازند واز اخبار غيبي آنها را مطلع سازند.

ازدواج يک سنت الهي بلکه انساني وپذيرفته شده از طرف همه ي ملل جهان حتي اقوام بَدَوي است واز نظر شرعي ارضاء جنسي از هر طريقي (رابطه نامشروع همجنس بازي ، استمناع ) حرام وعذاب اُخروي را به دنبال دارد. وکسي که ياراي ازدواج ندارد مي تواند با برنامه ريزي وتلاش در کسب وکار توأم با توکل بر خدا وانجام عبادات وترک محرمات واجتناب از نگاه دوختن به نامحرم وحضور در مجالس گناه وديدن تصاوير شهوت انگيز در کنترل هواي نفس ، قدمهاي موثري را بردارد.

پنج کار بر شخص جنب حرام است: 1- رساندن جائي از بدن به قرآن واسم خدا واسامي مبارک پيامبر(ص) ائمه اطهار وفاطمه زهرا(س) 2- رفتن به مسجد الحرام ومسجد النبي 3- توقف در ساير مساجد 4- گذاشتن چيزي در مسجد 5- خواندن سوره اي که سجده واجب دارد (سجده ،فصّلت، نجم، علق) اما هفت کار بر شخص جنب مکروه است 1و2 – خوردن وآشاميدن ولي اگر وضو بگيرد يا دستها وصورت را بشويد وآب در دهان بگرداندکراهت ندارد. 3- خواندن بيشتر از هفت آيه از سوره هاي که سجده واجب ندارد. 4- رساندن جائي از بدن به جلد وحاشيه وبين خطهاي قرآن. 5- همراه داشتن قرآن 6- خوابيدن، ولي اگر وضو بگيرد ودر صورت عدم دسترسي به آب تيمم نمايدکراهت ندارد. 7- خضاب کردن به حنا ويا رنگ کردن

به تصریح قرآن، حضرت عیسی (ع) زنده است و خداوند او را به آسمان برده است. اما حضرت خضر (ع) به دلالت روایات زنده است و در اینکه آیا در زمین زندگی می کند یا آسمان اختلاف رای است.

وسايل قرب به خداوند متعدد است و به گفته برخي از اهل معرفت الطرق الي الله بعدد انفاس الخلائق (راه هاي به سوي خدا به تعداد افراد بشر است وبه تعبيري هرکس مي تواند راهي به سوي خدا داشته باشد.) اما بهترين و نزديکترين راه قرب خداوند به شکل زير خلاصه مي شود. 1- تفکر يعني اينکه انسان لااقل در هر شب و روزي مقداري فکر کند در اين که آيا مولاي او که او را در اين دنيا آورده و تمام اسباب آسايش و راه حق را از براي او فراهم کرده و بدن سالم به او عنايت کرده و اين همه انبياء فرستاده و کتاب ها را نازل کرده آيا وظيفه ما با اين مولاي مالک الملکوک چيست؟ اگر انسان عاقل لحظه اي فکر کند مي فهمد که مقصود از اين بساط چيز ديگري است و آن کسب سعادت است . 2- دومين قدم در سازندگي نفس عزم بر ترک گناه و معاصي و انجام واجبات الهي است. 3- سومين قدم، جبران گذشته است، يعني اگر معصيتي از او سرزده و گناهي مرتکب شده و واجبي را ترک کرده (مثلاً نمازنخوانده) و يا حرامي را انجام داده ( مثلا مال مردم را خورده و يا غيبتي کرده) به فرمان شرع گردن گذاشته و از عمل خود، استغفار نمايد. حقيقت استغفار و طلب مغفرت در عزم بر پيمودن راه شرع و جبران مافات خلاصه مي شود و بايد دانست که هيچ راهي در معارف الهي پيموده نمي شود مگر آن که از ظاهر شريعت عبور کند و تا انسان متأدب به آداب شريعت نشود هيچ يک از اخلاق حسنه از جمله قرب به خداوند حاصل نمي گردد و اگر برخي ادعا کنند که با ترک ظاهر (انجام و اجبات و ترک محرمات) نيز مي توان به حقيقت دست يافت و علم به باطن پيدا کرد اين ادعا بيهوده و ناشي از عدم درک درست گوينده از شريعت مقدس و ارسال رسولان و انزال کتابهاي آسماني است. 4- چهارمين قدم در تحصيل قرب الي الله محاسبه از نفس و مراقبت از اعمال است.يعني در هر شبانه و روزي کرده خود را حسابرسي کنيم که چقدر اعمال خوب يا بد انجام داده ايم در روايت آمده است خود را محاسبه کنيد قبل از آنکه به حساب شما بپردازند. مراقبت هم لازمه تقرب به خدا است يعني در تمام ايام متوجه عمل بوده و خود را ملزم به عمل بدانيم واگر در دل افتاد که امري را مرتکب شويم که خلاف فرموده خداست، متوجه باشيم که اين فرمان شيطان است و با لعنت بر او و توجه دوباره به فرمان خدا به راه او برگرديم.

از قبیل این شایعات که هیچ اساسی ندارند در جامعه کم نیستند.باید باورها را براساس حقایق و اصول مسلم و قطعی استوار ساخت و از قبول هر شایعه یا سخن بی منطق فاصله گرفت. بزرگ نمایی و شخصیت سازی و اسطوره کردن برخی بزرگا ن از دیرباز در بین جامعه ایرانی سابقه دارد. حضرت آیت...بهجت که از مراجع و علماء بزرگوار شیعه می باشند و الحق که از متخلقین به اخلاق اسلامی نیز هستند راضی به اینگونه کرامات جعلی و اخبار دروغ نمی باشند. اگر خواسته باشید که درباره شرایط و حوادث قبل و بعد حضور حضرت ولی عصر(عج) آگاهی یابید شما را به مطالعه کتاب ارزشمند «عصر ظهور» آقای علی کورانی دعوت می نماییم.

واژه شیطان، هفتاد بار به صورت مفرد و هجده بار به صورت جمع(شیاطین) در قرآن آمده است، شیطان به موجودی گفته می شود که از جایی رانده شده و سرکش و موذی است این موجود سرکش به هر موجود منحرف کننده، خواه انسان باشد یا غیر انسان گفته می شود. ولی ابلیس که از نوع جن است. نام آن شیطانی است که آدم را فریب داد و اکنون نیز با لشکر خود در کمین انسان ها می باشد. البته شیطان تنها انسان ها را دعوت به نافرمانی می کند نه اینکه آنها را مجبور سازد کار او وسوسه و دعوت مکرر است(سوره ابراهیم آیه 22)

خداوند متعال، انسان را آمیخته با اختیار آفریده، و به همین جهت عوامل هدایت و گمراهی را نیز مشخص نموده است چنان که در سوره انسان آیه 3 می فرماید: ما انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم و او را شنوا و بینا ساختیم، ما راه را به او نمایاندیم حال یا شکرگزار خواهد بود و یا کفران خواهد کرد. در این مجموعه، از یک سو شیاطین و نفس اماره آدمی قرار دارند و از سوی دیگر تمامی پیامبران، کتاب های آسمانی و عقل آدمی به صف ایستاده اند و در هر دو طرف، انسان را به سوی خود فرا می خوانند و آدمی نیز این توان را دارد که هر یک از دو دعوت را بپذیرند و دیگری را طرد کند، حال اگر هر یک از دو طرف( اسباب هدایت و اسباب ضلالت) وجود نداشت، طراحی خلقت ناقص و تکامل اختیاری انسان، بی معنا بود. دیگر اینکه اساسا خداوند شیطان را برای گمراهی نیافریده بلکه شیطان از جنس جن می باشد و مثل انسان موجودی مختار است، شیطان با انتخاب راه بد، از درگاه خداوند رانده شد و به گمراه کردن انسان، همت گماشت. انسان با انتخاب خود یا به دعوت شیطان، پاسخ مثبت می دهد و یا دعوتش را رد می کند و سعادتمند می شود.

ایمان به غیب، تقویت بنیان های اعتقادی از جمله ارسال رسولان و انزال کتب و بهشت و جهنم و انجام کارهای نیک، مرگ را برای انسان آسانتر می کند. مرگ نیستی نیست بلکه زندگی جدیدی است که همه ی آدمیان آن را تجربه می کنند./ کل نفس دائقه الموت/ (همه ی انسان ها مرگ را می چشند.) آگاهی از این حقیقت که دنیا مزرعه آخرت و پرورشگاه نفس آدمی است و اینکه هیچ عملی ضایع نمی شود و صالحان و بدکاران نتایج اعمال خود را خواهند دید، ما را به مراقبت از خود و احتیاط در روش زندگی و در نتیجه آرامش ابدی رهنمون می سازد، نتیجه ایمان به خدا و انسانی زیستن در دنیا، قبول مرگ و استقبال از آن می باشد. مرگ برای صالحان. موهبت الهی، برای درک ورود به جهانی خالی از ناملایمات و مصیبتها است. اما برای بدکاران، وحشت آور و سخت و جانکاه می باشد.

او در پانزدهم ذي القعده سال 1279هجري قمري (حدود سال 1242شمسي) در خانواده زهد و تقوا متولد شد پدرش با اين كه از اهل علم و تقوا بود از راه كسب روزي خود را بدست مي آورد كه نيمي از درآمد خود را صرف خانواده و نيمي ديگر را صرف سادات مي نمود پدرش او را در هر سحرگاه كه خود به تهجد و عبادت مي پرداخت بيدار نموده و او را با نماز و دعا آشنا مي ساخت و از هفت سالگي او را تحت تربيت مرحوم حاج محمدصادق تخته پولادي كه در سير و سلوك داراي مقام و كرامت بود قرار داد. از نوجواني خواندن و تحصيل را آغاز كرد در اصفهان مقدمات علوم و نيز فقه و فلسفه و تفسير آموخت و سپس براي تكميل عازم نجف اشرف شد و از اساتيد برجسته از جمله سيدمرتضي كشميري استفاده كرد او آشنايي خود با كشميري را چنين بيان كرده است: براي درك حضور سيد مرتضي كشميري به مدرسه بخارايي رفتم كسي را نديدم صدايي شنيدم كه مرا با اسم صدا مي زد فرمود بيا كشميري منم. او از اساتيد صاحب كراماتي استفاده كرد كه اولين آنها محمدصادق تخته پولادي بود و نيز از مرحوم سيد جعفر قزويني و سيدمرتضي كشميري . او در علوم ظاهري و باطني بهره فراوان داشت فقه ، تفسير ، هيئت و رياضيات را به طلاب تدريس مي كرد. او در سال 1303 بيست و چهارسالگي به تنهايي از اصفهان خارج مي شود و راه را گم مي كند و متوسل به امام ثامن الحجج(ع) مي شود و پس از دقايقي به خدمت حضرت خضر(ع) مشرف مي شود حضرت خضر او را نجات و در نهايت به مشهد مقدس مي رسد و سپس به اصفهان مراجعت مي كند و در سال 1304 به نجف اشرف هجرت نموده . . . مدفن او در صحن عتيق حضرت امام هشتم(ع) قرار دارد.

دلتنگی و وابستگی روحی و عاطفی مربوط به عالم دنیاست، همه ی انسان ها بعد از مرگ تعلقشان به دنیا کاسته یا بطور کل از بین می رود. بنابر متن برخی از اخبار و روایات، کودکان بعد از مرگ سوال و جواب ندارند (چون تکلیف ندارند) و زندگی راحتی را برای آنها فراهم می سازند و در اعراف که جایگاهی بین بهشت و دوزخ است زندگی می کنند، در برخی اخبار دیگر وارد شده که آنها در بهشت به والدین شان ملحق می شوند، آیه 21 سوره نیز آن را تایید می کند. حال با توجه به گفته فوق، آیا جای دلتنگی برای کودکان باقی می ماند.

حج تمتع مرکب از دو جزء است، عمره تمتع و حج تمتع. عمره تمتع 5 عمل دارد 1- احرام از میقات 2- هفت دور طواف خانه خدا 3- نماز طواف عمره تمتع در پشت مقام ابراهیم 4- سعی بین صفا و مروه 5- تقصیر یا کوتاه کردن مقداری از موی سر یا صورت یا گرفتن مقداری ناخن حج تمتع 12 عمل دارد: 1- احرام از مکه 2- وقوف در عرفات بعد از ظهر شرعی تا غروب روز نهم ذی حجه 3- وقوف و در معشر از اذان صبح روز قربان تا طلوع آفتاب 4- رمی (انداختن) هفت سنگ کوچک به جمره عقبه در روز قربان 5- و تراشیدن سر در روز قربان 6- انداختن هفت سنگ به جمره اولی و وسطی و عقبه در روز یازدهم و دوازدهم ماه ذی حجه 7- هفت دور طواف حج تمتع 8- دو رکعت نماز طواف 9- سعی صفا و مروه 10- طواف نساء 11- نماز طواف نساء 12- ماندن در منی شب یازدهم و دوازدهم. اما عمره مفرده مرکب از 7 عمل است: 1- احرام 2- طواف عمره مفرده 3- نماز طواف عمره مفرده 4- سعی بین صفا و مرو 5- تقصیر 6- طواف نساء 7- نماز طواف نساء عمره مفرده در تمام ماه های سال می توان انجام داد ولی عمره تمتع در ماه های شوال، ذی القعده و ذی الحجه انجام می گیرد. در برخی از روایات از عمره مفرده به عنوان حج اصغر و از حج تمتع، حج اکبر یاد شده است.