«فَاعْلَمْ أنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ اللّه ُ. عَزَّوَجَلَّ وَ بَیْنَ اَحَدٍ قَرابَةٌ، وَمَنْ أنْکَرَنى فَلَیْسَ مِنّى وَسَبیلُهُ سَبیلَ ابْنِ نُوحٍ.» بدان که میان خداى متعال و بندگانش خویشى و قـرابـتى نیـست، و کسى که مرا انکار کند از من نیست و راه او راه پسر نـوح است.
تقوي حالت نفساني است كه بر اثر كنارگيري از گناه و اطاعت از اوامر الهي براي متقي بدست مي آيد و در مقابل هر نوع گناه و وسوسه هاي شيطاني ايستادگي مي كند . به نظر مي رسد كه بهترين روش كسب تقوي ، عمل به دستورات ديني ( نماز ، روزه ، حج . خمس ، امر به معروف و نهي از منكر و … ) مي باشد . جهت كسب اطلاعات جامع جنابعالي را به مطالعه برخي آيات قرآن كريم كه پيرامون تقوي و آثار آن و نيز انسان هاي متقي وارد شده دعوت مي نمايم . 1) آل عمران آيه 76 - بل من اوفي بعهده و اتقي فان الله يحب المتقين ( وفا به عهد ) 2 ) اعراف آيه 172 – فمن اتقي و اصلح فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون ( عمل صالح ) 3 ) آل عمران آيه 172 – للذين احسنوا منهم و اتقوا اجر عظيم ( كار نيك ) 4 ) مائده آيه 65 – ولو ان اهل الكتاب آمنوا و اتقوا عنهم لكفرنا عنهم سيئاتهم ( ايمان به خدا ) از جمله آيات مربوط به تقوي عبارتند از : تحريم آيه 65 – حشر آيه 59 – تغابن آيه 64 – اعراف آيه 96 – مريم آيه 73 – انفال آيه 56 – يونس آيه 63 – طلاق آيات 2 و 4 و 5 – بقره آيات 21 و 282 و 283 و 206
مهمترين عامل در تقويت روحيه و اعتماد به نفس داشتن انگيزه صحيح و اجراي دستورات و موازين شرعي است . مطالعه متون ديني ( قرآن و حديث اهل بيت(ع) ) آينده نگري ، برنامه ريزي ، دوري گزيدن از مجالس گناه ، شركت در محافل و انجمن هاي علمي ، ديني ، ورزشي ، هنري و انتخاب دوستان با فضيلت مي تواند زمينه هاي ترقي و پيشرفت را در تمامي امور فراهم سازد . هدفمندي در زندگي كليد جوشش و حركت است ، فردي كه مي داند چه چيزي مي خواهد ، آن را بدست خواهد آورد . همه به دنيا آمده ايم تا به كمال برسيم . با يك برنامه ريزي صحيح كه توأم با مطالعه دقيق مباني نظري در حوزه دين و اخلاق ، انجام دستورات شرعي ، دوري كردن از صحنه هاي هيجان انگيز و مجالس گناه ، عادت دادن زبان به ذكر الهي و چشم پوشي از نا محرم و حضور در محافل و انجمن هاي ديني ، علمي ، ورزشي ، هنري ، زمينه رضايت مندي خداوند و پدر و مادر را فراهم آورديد. اميد به فضل خداوند نشانه مؤمن است يأس را از خود دور كنيد كه شيطان از شما دور مي شود . با تكيه و توكل بر خداوند زندگي خود را بر نيكي ها بنا كنيد .
پرداخت بدهيهاي ميت موجب بريالذمه شدن وي ميشود و از سئوال و جواب در قيامت از حقالناس معاف ميگردد
بايد شرايطي را كه باعث انجام اين گناه و تكرار آن است تغيير داد اگر اين شرايط و زمينه ها محيط خاصي است بايد آن محيط را رها كرد و بعنوان مقدمه دوري از گناه از آن محيط هجرت كرده و خارج شد. اگر اين شرايط دوست يا دوستان خاصي است ، چنانچه دوستي با آنها علت انجام گناه است بايد از آن افراد كه در حقيقت دوست و خيرخواه واقعي انسان نيستند فاصله گرفت تا هنگامي كه از نظر روحي و قوت اراده به مقامي برسيد كه در صورت ارتباط با آنها تحت تأثير آنان قرار نگرفته و چه بسا بتوانيد رفتار آنها را تغيير دهيد . البته دوري از آنها لازم نيست بصورت اعلان قهر با آنها باشد مگر اينكه اظهار قهر با آنها باعث تغيير رفتار غلط آنها شود.
در آشناي با معارف قرآن و روايات نوراني اهل بيت بطور قطع مخالف اينگونه از رفتارها و گفتارها تحت عنوان هر نام و نيتي است . با مراجعه به قرآن ، انسان مييابد كه هدف همه انبياء به كمال رساندن انسان و بيرون كشيدن وي از حضيض پست دنيوي به اوج كمال معنوي ميباشد . چگونه ميتوان باور كرد اماماني كه خود مظهر اسماء و صفات خداوندي و چراغ هدايت ميباشند و در اين راه سخترين ناملايمات را بر خود روا داشتند راضي باشند كه آدميان خود را شبيه به حيوانات درنده خو نمايند . متاسفانه امروزه برخي تحت عنوان مداح به بدترين روش در ترويج فرهنگ اهل بيت دست زدهاند ، بطوري كه هر ناظري به سخافت و بي ارزشي اينگونه رفتارها حكم ميكند . در روايات اهل بيت كم نيست سخناني كه به توصيف شيعه و مؤمنين در عالي ترين صورت ممكن پرداختهاند . براي اطمينان خاطر جنابعالي را به كتاب شريف ( اصول كافي جلد دوم و سوم ) ارجاع ميدهم تا فاصله طولاني بين انديشههاي امامان شيعه و اينگونه اباطيل معلوم گردد . به تعبير امام صادق ( ع) ما شيعيان بايد زينت آنها باشيم و چگونه ميتواند يك سگ زينت باشد در يك كلمه ائمه انسان ميخواهند نه سگ . امام صادق در جلد دوم اصول كافي حديث دوم باب طينت مؤمن و كافر ميفرمايد : مؤمنين از طينت پيامبرانند . امام صادق (ع) همچنين در روايت 1 جلد سوم كافي ( خصائل مؤمن ) ميفرمايند : مؤمن را سزاوار است داراي هشت خصلت باشد . هنگام شدائد با وقار باشد . هنگام بلا شكيبا باشد . در فراواني نعمت سپاسگزار باشد . به آنچه خدا روزيش كرده قانع باشد . به دشمنانش ستم نكند . بارش را بر روستانش نيفكند . بدنش را در طلب روزي بكار بگيرد . مردم از ناحيه او در آسايش باشند . در پايان ميفرمايد : همانا علم دوست مؤمن است و بردباري وزيرش و عقل امير سپاهش و مدارا برادرش و احسان پدرش . با اين اوصاف چه تفاوتي بين مؤمن و شيعه از ديدگاه اهل بيت و آنچه برخي از مداحان كه تنها يا از سر نا آگاهي و يا طمع در دنيا به چنان كلماتي دهان باز ميكنند.
خير ، مشاهده ملائكه فقط براي برخي از پيغمبران كه به مقام رسالت رسيده اند ، ممكن است . بنابر اين براي پيامبراني كه فقط داراي مقام نبوت هستند و به رسالت نرسيده اند چنين مشاهده أي ممكن نيست و همين طور است درباره امامان ( الكافي ، كتاب الحجه ، باب طبقات انبياء و رسل ) و اگر در ظاهر قرآن در خصوص ساره همسر حضرت ابراهيم (ع) (هود73-70 ) و صريح قرآن در خصوص حضرت مريم (ع) ( مريم 17 ) . چنين ملاقاتي گزارش شده است . در واقع معجزه أي است به عنوان مقدمه پيامبري پس ملاقات فرشتگان در اين دنيا براي افراد با مقامات عالي هم ممكن نيست . روي همين اصل يكي از صفات قيامت روزي ذكر شده كه ملائكه مشاهده خواهند شد ( فرقان 22 )
براي مبتدي مهمترين كار ، از بين بردن موانع حضور است و اين پس از دوري از گناهان است مثل مال حرام خوردن و ... مانع حضور قلب در عبادات ، تشتت خاطر و كثرت و ارادات قلبيه است ( هر چه ديدنيها را ديدن ، هر چه شنيدنيها را شنيدن و هر چه ... ) و اين گاهي از امور خارجي است كه بواسطه حواس ظاهري انسان حاصل ميشود و گاهي تشتت خاطر و مانع از حضور قلب از امور باطني است . طريق علاج اين امور را اگر چه فرمودند رفع اين اسباب است مثل آن كه در بيت تاريكي يا محل خلوتي بايستد و چشم خود را در وقت نماز ببندد و در مواضعي گه جلب نظر ميكند نماز نخواند. با اعضاي بدنش بازي نكند و به آنها مشغول نشود. حواسش به چپ و راست نرود طوري كه بخواهد اشياء را شناسايي كند و خميازه نكشد و با خودش صحبت نكند . در حال چرت زدن و كسالت نماز نخواند و مانند آن ، آنچه ذكر شد در واقع مراحل ابتدائي كسب و تحصيل حضور قلب است ولي روشن است كه اين موارد رفع مانع نميكند و قلع ماده اصلي نمينمايد چرا كه عمده تصرف خيال است كه با منشاء جزئي كار خود را انجام ميدهد بلكه گاه ميشود كه در خانه تاريك و كوچك و تنها ، تصرفات خيال بيشتر هم بشود و نمازگزار را مشغول به بازيهاي ديگري كند . اينجاست كه بايد موانع باطني حضور قلب را از بين برد منشاء اين مانع بطور كلي دوتاست . يكي فرار بودن خود پرنده خيال است و اين مربوط به حب دنيا و توجه به امور دنيوي مثل مال و منال دنيوي نيست بلكه فرار بودن خيال خود مصيبتي است كه تارك دنيا نيز به آن مبتلا است و راه چاره آن از تمرين و ممارست ميگذرد نمازگزار آهسته آهسته بايد اين پرند هرا شكار كند و بر او مسلط شود يكباره ممكن نيست . و دوم ، حب دنيا و تعلق خاطر به حيثيات دنيوي است و گفتهاند كه دوستي دنيا منشاء همه گناهان است و اين مرتبه برتر حضور قلب است . علماي اهل فن و عابدان خبره براي تمركز و حضور قلب مطالب زيادي گفتهاند كه بايد به آنها رجوع كرد و آن به آن آنها را عمل و تمرين كرد واگر استاد زبده پرهيزكاري باشد زيرنظر او بهتر ميتوان موفق شد . پيامبر (ص) ميديدند مردي در حال نماز با ريش خود بازي ميكند فرمودند : اگر قلب ا.و خضوع ميداشت قطعاً همه اعضايش نيز خاشع بود.
اهل معرفت و صاحبان طريقت نبوي (ص) و علوي (ع) بر اين باورند كه براي تزكيه نفس (باطن ) و دور شدن از رذائل اخلاقي و كسب ملكات حسنه نفساني و صفات عاليه روحاني سه مرتبه است. مرتبه اول تجليه : اولين مرحله ، بكار گرفتن قوانين و دستورالعمل هاي شرعي ، اطاعت از واجبات الهي و ترك محرمات در تهذيب نفس است . مرتبه دوم : تخليه : پاك نمودن نفس يا روح و باطن خود از همه رذائل اخلاقي و سوء خلق ولو گناهان صغيره مرتبه سوم : تحليه : بعد از پاك نمودن نفس از رذائل اخلاقي همچون حسد ، بخل ، دروغ ، تهمت زدن ، غيبت و … روح يا باطن انسان ، آمادگي آراسته شدن به زيور كمال و فناء في الله و شهود قلبي خداوند را پيدا مي كند . اين مرحله عالي ترين مرتبه كمال انساني است (مراتب نفس : منظومه حكمت ملا هادي سبزواري صفحات 213 – 214 ) اين طريقي است كه اولياء الهي همچون پيامبر (ص) و علي (ع) و ساير ائمه هدي (ع) قدم گذاشته اند و به كمال وجودي خود رسيده و مظهر اسماء و صفات الهي گرديده اند و به تعبيري به مقام انسان كامل كه حقيقت قرآن كريم است نائل شده اند. نكته أي كه ياد آوري آن خالي از فايده نمي باشد ، آن است كه گاهي شنيده مي شود برخي از مدعيان اهل طريقت معتقد هستند حتي مي توان بدون انجام فرائض ديني ( واجبات ) و ترك نواهي (محرمات ) و تنها با ذكرهاي خاص مثل لا اله الا الله به مقامات عاليه و كمال معنوي رسيد . در حالي كه اين ادعا از اساس باطل است زيرا سيره عملي و نظري پيامبر (ص) و ائمه (ع) مؤيد اين مطلب است كه خود آن بزرگواران ، پيشتاز و مقدم بر همه ، به دستوراتي شرعي عمل مي كردند. هيچ ذكري بالاتر از نماز و هيچ تزكيه اي بهتر از روزه گرفتن نيست. به باور بيسياري از علماي اخلاق و تربيت اولين قدم براي تحصيل معارف و اخلاق فاضله ضمن انجام فرائض ديني و انس با قرآن است ، كه اساس همه معارف توحيدي و اخلاقي مي باشد . در مرحله بعد كتاب هاي ذيل خدمتتان معرفي مي شود .
شعر و ادبيات فارسي گنجينه اي عظيم در باب شناساندن معرفت نفس ، اخلاق كريمه و نيز دربردارنده نمونه هاي روشن در توصيف اخلاق رذيله مي باشد . دراين راستا شاعران بزرگي پا به عرصه وجود گذاشتند و آثار گرانسنگي را به جامعه بشري تقديم نمودند . از آن جمله عبارتند : مثنوي معنوي مولانا جلال الدين رومي بوستان و گلستان سعدي ديوان اشعار حافظ ديوان اشعار رودكي ، عنصري ، جامي ديوان شعر نظامي گنجوي ديوان شعر شمس تبريزي شاهنامه فردوسي مطالعه آثار و منابع تحقيقي ذيل كه توسط انديشمندان معاصر درباره عشق ، اخلاق و الهيات در شعر فارسي نوشته است به شما سفارش مي شود. 1- آسمان و خاك ؛ الهيات شعر فارسي از رودكي تا عطار نوشته تاجماه آصفي 2- مجموعه ارسال المثل در شعر فارسي از شاهنامه فردوسي نوشته عليرضا منصور 3- بوي جان ، مقاله هايي درباره شعر عرفاني فارسي نوشته نصرال … پور جوادي 4- ذره و خورشيد ؛ عشق و عرفان و جلوه هاي آن در شعر فارسي نوشته داريوش صبور 5- شعر صوفيانه فارسي ؛ درآمدي بر كاربرد عرفاني شعر فارسي كلاسيك نوشته يوهانس توماس پيتر ترجمه مجد الدين كيواني 6- سيري در شعر فارسي نوشته عبدالحسين زرين كوب 7- عشق در مثنوي معنوي نوشته احمد حسيني كازروني 8- مشق عشق ؛ زيباترين توضيحات عشق ، عاشق ، معشوق در شعر و عرفان فارسي
اولين قدم براي درك عبادات و لذت بردن از مناجات … آراستن خود به عبادات شرعي است. در قدم بعدي بايد روح و جان خود از رذائل اخلاقي خالي كرد تا هنگامي كه رذائل اخلاقي و صفات مذموم با باطن انسان عجين است ، جائي براي قرب معنوي و لذت روحي نمي باشد. تقويت ايمان منوط به انجام فرائض است و دقت در معاني آيات نماز و قرآن و ظرايف آنها به انسان ، علاوه بر آرامش باطن، روحيه تقوي ، عطا خواهد نمود. الا بذكر الله تطمئن القلوب
لتجدنهم احرص الناس علي حيوة و من الذين اشركوا يود احدهم لو يعمر الف سنة و ما هو بمزحزحه من العذاب ان يعمروالله بصير بما يعلمون ترجمه : ( أي پيامبر ) هر آن ، يهود را حريص ترين مردم حتي ( حريص تر ) از مشركان بر زندگي ( اين دنيا و اندوختن ثروت ) خواهي يافت ( تا آنجا كه ) هر يك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند ، در حالي كه ( اگر ) اين عمر طولاني به آنان داده شود ، آنان را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بيناست . كلمه حرص در كتاب لغت به معناي آز و طمع و حريص به معناي آزمند و طمع كار آمده است . و در اصطلاح حريص به كسي مي گويند كه به حد خود قانع نيست و همه چيز را براي خود مي خواهد ، در تقسيم بندي اخلاقي ، اين صفت جزء صفات رذيله شمرده شده و اگر انسان ها با آن مبارزه و آن را از جان و روح خود پاك نكنند ، كارشان به جائي مي رسد كه براي بدست آوردن دنيا و مطامع آن دست به هر جنايت و خيانتي خواهند زد . ما به وضوح مشاهده مي كنيم كه ريشه جنگ ها ، بي عدالتي ها و تجاوزات ، برگشت به همين اخلاق زشت مي كند و تا هنگامي كه باطن و روح را از امثال اين صفات پالايش نكنيم ، نمي توانيم بنده خوبي براي خدا باشيم. پيامبر (ص) فرموده اند : دينار و درهم (دنيا ) موجب هلاكت گذشتگان شد و اگر دل به دنيا ببنديد موجب هلاكت شما نيز مي گردد . و نيز امام باقر (ع) فرموده اند : مثل انسان حريص به دنيا مثل كرم ابريشم است ، هر مقدار كه كرم ، ابريشم توليد كند خروجش از پيله سخت تر و در نتيجه مي ميرد در حديثي از امام صادق (ع) آمده : كسي كه دل بستگي به دنيا پيدا كند ، قلب و روح او به سه صفت آلوده مي شود : 1- حرصي كه از روحش جدا نمي شود 2- آرزوهايي كه دست يافتني نيستند 3- اميدهايي كه به آنها نمي رسد . با تأمل در آن چه گفته شد نتيجه مي گيريم ؛ حرص صفت زشت و ناپسندي است كه علاوه بر خدشه دار كردن شخصيت فرد حريص ، موجب اشاعه روحيه تجاوز گري ، بي عدالتي ، ستم ، آرزوهاي طولاني و دست نيافتني مي گردد . اميدواريم با تأسي به قرآن و احاديث اهل بيت (ع) روح و جان خود را از اين گونه صفات پالايش كنيم .
از روايات بدست مي آيد (علم جديد نيز مؤيد آن است) كه برخي از صفات و روحيات پدر و مادر و يا آباء و اجداد به اطفال منتقل مي شود و به صورت يك ژن نهفته در طول زمان فعال مي گردد. گرچه وجود اينگونه ژنها علت اساسي براي صفات و يا اخلاق طفل در آينده نمي باشد لكن مي توانند بصورت علت مقدماتي، شرايط را فراهم سازند، البته نقش تربيتي پدر و مادر و جامعه آنچنان زياد است كه گاهي مي تواند بسياري از فرصتها را براي طفل فراهم و يا از بين ببرد، در روايت آمده هر مولودي بر فطرت الهيِ پاك ، متولد مي گردد و اين پدر و مادر هستند كه او را از مسير حق خارج مي كنند. نتيجه آنكه ذات و فطرت بچه ها مي تواند تاثير در تربيت پدر و مادر داشته باشد كما اينكه پدر و مادر مي توانند در تغيير برخي زمينه ها نقش داشته باشند.
علت توجه بيش از حد گروهي از مردم به زرق و برق دنيوي، نوع نگاه آنها به دنيا است. برخي از افراد در اين فكر هستند كه همه چيز به دنيا ختم مي شود، واز طريقي كسب درآمد كرده و از خرج كردن بي محابا و اسراف آميز نيز ابائي ندارند. اخلاقيات، معنويت و كمك به همنوع در نزد اين دسته رنگ باخته و همه ملاكات انساني را محدود به پول، قدرت و زيبائي كرده اند. به تعبير قرآن، گروهي از مردم فقط دنيا را مي خواهند و آخرت را رها كرده اند: 1-منكم من يريد الدنيا (آل عمران آيه/152) 2-تبتغون عرض الحياه الدنيا (نساء آيه/94) 3-من كان يريد ثواب الدنيا (نساء آيه 134) 4-قالو ان هي الا حياتنا الدنيا (انعام آيه/29) 5-ذرالذين اتخذوا دينهم لعباً و لحمداً و غرتهم الحياه الدنيا (انعام آيه/70) 6-تريدون عرض الدنيا (انفال آيه/67)
مهترين روش براي اعتماد سازي بين والدين و فرزندان احترام گذاشتن به ديدگاه ها،شنيدن نصايح دلسوزانه آنها وبرخورد صادقانه و به دور از هر گونه ريا كاري با آنها مي باشد.پدر و مادر مي توانند بهترين دوستان باشند. تجربيات، دلسوزي و علاقه عاطفي آنها بزرگترين سرمايه براي هر فرزندي است. هم صحبتي فرزندان با پدر و مادر از بسياري اختلالات روحي و كمبود عاطفي جلوگيري مي كند. درباره دوستان هم مي توان اين توصيه ها را اجرا كرد. دوست را هنگامي مي توان معتمد قرار داد كه صداقت، درستي در فكر و عمل او را به تجربه ديده باشيم و ما نيز براي او ثابت كرده باشيم كه قابل اعتماد هستيم و مي توانيم او را در شدائد و ناگواريها كمك و پشتيبان باشيم .