نمازهای اول وقت، نمازهای اول شب و نمازهای جماعت که مخفیانه برگزار می کردیم از توفیقات دوران اسارت بود. رمضان ساوری از آزادگان جنگ تحمیلی در سیزدهمین نشست نسل ماندگار با اشاره به چگونگی مقاومت و به اسارت در آمدن گفت: چون تا آخر با دشمن جنگیده بودیم و به راحتی دست آنها نیفتاده بودیم و با تن مجروح اسیر شده بودیم از اینکه ما را به رگبار ببندند و شهید کنند نگران نبودم. وی ادامه داد: قبل از اینکه اسیر بشوم چیزهایی به من الهام شد که باید به اسارت بروم خیلی به حضرت زینب سلام ا... علیها و مصائب ایشان فکر می کردم و گریه می کردم.
در دوران اسارت عراقی ها زیاد به ما سیلی می زدند. اولین سیلی که به صورتم زدند یاد حضرت رقیه افتادم با خودم گفتم تو که پاسدار هستی و لباس سبز پوشیدی بخور، این سیلی را به حضرت رقیه زدند تو کجا و آن حضرت کجا. دومین رزمنده ای که به بیان گوشه هایی از خاطراتش از دفاع مقدس پرداخت علی اصغر پاسندی بود. او گفت: در سال 1360و در حالی که 14 ساله و نیم بودم برای این که به جبهه بروم به پدر گفتم و ایشان رضایت نمی دادند. حتی یک شب زمانی که خواب بودند خواستم امضا (انگشت مهر) بگیرم که بیدار شدند و کار سخت ت شد ولی در نهایت ایشان را راضی کردم و به اتفاق 5 نفر از بچه های روستای مان یساقی و 10 نفر از دوستان روستای مهترکلاته اعزام شدیم به مرکز آموزش چالوس. پس از آن به پادگان امام حسن تهران و بعد به اسلام آباد غرب اعزام شدیم. پاسندی در ادامه با اشاره به اعزام برای کمک و پشتیبانی یکی از عملیات های اشاره کرد و گفت: با دشمن مقابله می کردیم در حالی که دشمن از سمت چپ و راست و در فاصله کمتر از 100 متر بود. او نحوه به شهادت رسیدن شهید رضاپور، شهید کوهستانی و همرزمان دیگرش که به شیاری پناه برده بودند اشاره کرد و گفت برای این که از تیرهای عراقی ها در امان باشیم به آن شیار رفتیم. وقتی متوجه حضور ما شدند شروع به تیراندازی کردند و چون جا کم بود و بچه های نشسته بودند و دیگر جای نشستن نبود، من دراز کشیدم. عراقی ها یکی یکی بچه ها را به شهادت رساندند به طوری که من از ساعت 6 صبح تا 6 عصر همانطور درازکش بودم و 12 نفر از همرزمان که در سنگر نشسته بودند شهید شده و پیکرشان دور و برم بود. با کوچک ترین تکان خوردنم، عراقی ها تیراندازی می کردند که بعد از آن به وسیله یکی از رزمندگان که از بالای شیار آمد نجات پیدا کردم. سیزدهمین نشست دوماهانه نسل ماندگار با حضور جوانان، دانشجویان و دانش آموزان و علاقه مندان در تالار اندیشه موسسه فرهنگی میرداماد برگزار شد. شایان ذکر است هدف از برگزاری این محفل تبیین تاریخ شفاهی دفاع مقدس است. این نشست با همکاری حوزه هنری استان برگزار شد.