امین کمیزی و عبدالصمد مهیمنی در نشست سی و پنجم نسل ماندگار به مرور خاطرات شان از دوران دفاع مقدس و بویژه عملیات رمضان پرداختند. عملیات رمضان در شب 21 ماه رمضان و روز 23 تیرماه 1361 در منطقه شلمچه آغاز شد.
عبدالصمد مهیمنی گفت: «بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی در بسیج محلات فعالیت کردم. اولین اقدامم برای رفتن به جبهه در اسفندماه 1360 به دلیل ضعیف بودن جثه و کمی سن، ناموفق بود و نهایتا در فروردین 1361 در قالب نیروی خدمات به جبهه و پایگاه شهید شکاری اهواز اعزام شدم.»این رزمنده دفاع مقدس با بیان این که جنگ بر کشور ما تحمیل شده بود و دفاع مردم ما غرورآفرین است درباره عملیات رمضان گفت: « 20 تیرماه 1361 به اتفاق 200 نفر از بچه های گرگان به اهواز اعزام شدیم. 23 تیرماه مصادف بود با 21 ماه رمضان که همزمان شد با آغاز عملیات رمضان. این عملیات یک شب نبود بلکه در چند هفته انجام شد. جنگ نفر با نفر نبود بلکه جنگ نفر ما با نفربر و زرهپوش و هوانیروز عراق بود. گردان ما محمد رسول الله بود و فرماندهی گروهان شهید بهشتی که من و برخی از بچه های گرگان از جمله حاج امین کمیزی و حاج محمد کریمی و ... در آن بودیم بر عهده حاج رضا نسیمی بود. خاکریز و سنگری نبود و دستور دادند که سنگر بسازیم. دو نفر از بچه ها برای یافتن مواد برای ساختن سنگر جلوتر رفتند و دیدند نقطه های سیاه زیادی به جلو می آیند. متوجه شدیم تانک ها و زرهپوش های عراقی هستند. نفرات ما از نفربرهای دشمن کمتر بود. بعد از فتح خرمشهر تجهیزات و نیروی مکانیزه عراق زیاد بود و در مقابل نیروی داوطلب و رزمنده ما فراوان.»عبدالصمد مهیمنی با یادآوری رشادت های همرزمانش با اشاره به حضور حاج محمد کریمی در این محفل گفت: «در آن عملیات محمد کریمی به قدری آرپی جی زده بود که از گوشش خون می آمد. وی همچنین با یادی از فرمانده گروهان شهید بهشتی گفت: رضا نسیمی که فرمانده ما بود همیشه از نیروهایش جلوتر بود و باعث قوت قلب ما بود. حاج رضا فریاد زد یک نفر بلند شود و تانک را خفه کند. محمدرضا ابراهیم نژاد که از رزمندگان شجاع بود بلند شد و جواب تانک های دشمن را داد و ما به سمت کانال پرورش ماهی حرکت کردیم.»
از ویژگی های سلسله نشست های نسل ماندگارکه هر دو ماه در موسسه فرهنگی میرداماد برگزار می شود یادآوری رشادت های رزمندگان است که توسط دوستان همرزمشان که خاطره گو هستند بیان می شود. در همه خاطراتی که مرور می شود راوی و خاطره گو در هنگام بیان خاطراتش کمتر از خود می گوید و بیشتر به شجاعت و از خودگذشتگی شهدا و جانبازان و ایثارگرانی که با آنان در دفاع مقدس بوده اند اشاره می کنند. در نشست 35 نسل ماندگار نیز به نام هایی همچون رضا نسیمی، محمدرضا ابراهیم نژاد، شهید حسن خواجه نظفری، شهید طغرایی، شهید حسین بادپا، شهید صادق مکتبی، حاج محمد کریمی و شهیدان حسینی و ... اشاره شد.امین کمیزی دیگر خاطره گوی نشست نسل ماندگار گفت: «عملیات رمضان پس از عملیات فتح خرمشهر انجام شد و در واقع عملیات رمضان در ادامه عملیات فتح خرمشهر بود.» کمیزی که خود از فرماندهان دفاع مقدس بود در گوشه ای از این نشست با بغض گفت: «چند سال پیش یک بار خانواده ام را به دریا برده بودم. جلیقه نجات تن افرادی که سوار قایق می شدند می کردند و نجات غریق هم در قایق حضور داشت اما در جبهه در قایق های 6 نفره، رزمندگان چند برابر ظرفیت می نشستند و به جنگ دشمن می رفتند.»
کمیزی در بخش دیگری از خاطرات خود گفت: «عملیات محرم که در رده گردان در جلسات آن شرکت داشتم، ادامه عملیات رمضان بود. توصیه فرماندهان در عملیات محرم بر اسیر گرفتن از دشمن بود چرا که می گفتند اگر دشمن کشته شود و یا حتی تجهیزات و تانک های آنان نیز به غنیمت گرفته شود باز ادعا می کنند که ایران از کشورهای دیگر خریداری کرده اما اسرا باید ثبت می شدند و نمی توانستند آن را نپذیرند. نکته دیگر در رابطه با عملیات محرم این بود که 40 تا 45 روز مقدمات عملیات طول کشید و نیروها آموزش مداوم می دیدند و در شبانه روز 20 ساعت آموزش های مختلف می دیدند.»
امین کمیزی همچنین با یادآوری نام و یاد شهید صادق مکتبی گفت: «قرار بود عملیات فاو انجام شود شهید صادق مکتبی برای طرح ریزی عملیات از پیش ما به سنگر فرماندهی رفت اتفاقا همان روز ساعت تحویل سال هم بود. وقتی از سنگر بیرون آمده گلوله ای کنار پای من اصابت کرد و منفجر نشد همان جا گفتم این گلوله برای صادق مکتبی بود و اگر اینجا بود منفجر می شد و به شهادت می رسید. نیم ساعت بعد عسکر قلی پور آمد و گفت صادق مکتبی شهید شده است.» او با اشاره با جانفشانی و از خودگذشتگی رزمندگان گفت: در شب عملیات از بین بچه ها نیروهایی داوطلب می شدند که اگر به میدان مین برخورد کردیم روی مین بروند و معبر را برای بقیه باز کنند. پایان بخش نشست سی و پنجم خاطره ای تلخ از برادران دادور بود. محمدتقی احسن مجری کارشناس برنامه با اشاره به حضور برادران دادور در جبهه گفت: حجت و محسن دو برادر از خانواده دادور بودند که با هم در جبهه حضور داشتند. محسن شهید می شود و حجت می ماند. در سکوت شب دشت حجت فریاد می زد و محسن را صدا می کرد اما جوابی نمی شنید و هنوز هم محسن را پیدا نکرده است.
جایزه به شرکت کنندگان در نشست سی و پنجم، اهدای تندیس به خاطره گویان و بیان خاطرات کوتاه از زبان یکی از همرزمان شهید قاسم سلیمانی که از کرمان در برنامه حضور یافته بود و همچنین اجرای برنامه و شعر توسط مرشد زورخانه در مدح امام علی علیه السلام از دیگر برنامه های نشست دو ماهانه نسل ماندگار در تاریخ 19 اردیبهشت ماه 1402 بود.