دهمین نشست دوماهانه نسل ماندگار در تالار اندیشه موسسه فرهنگی میرداماد برگزار شد. در این نشست علی اصغر رنجبر و نورمحمد کلبادی از رزمندگان دفاع مقدس چند خاطره از حضورشان در جنگ را بیان کردند. نورمحمد کلبادی که سابقه حضور 78 ماهه در جبهه را دارد با بیان خاطره ای از عملیات والفجر 8 گفت: قرار بود گردان ما (مسلم بن عقیل) جای مان را با گردان دیگر عوض کنیم. راه طولانی را طی کردیم وقتی رسیدیم شب بود بیشتر بچه ها خوابیدن و عده ای داخل سنگر به من گفتن شعر بخوان. برای آن جمع صمیمی و دل های پاک می خواندم که یه وقت دیدم صدای تیربار از فاصله نزدیک می آید. آمدم بیرون دیدم بچه های گردان مالک از شدت خستگی خوابیدن و تانک های عراقی و نفر برهای شان به تعداد زیاد ما را محاصره کردند. لوله یکی از تانک ها به خاکریز خورد برگشتم داد زدم بچه ها بیایین محاصره شدیم. آمدیم بیرون و بچه ها نبردی جانانه کردند در طول جنگ صحنه ای مثل این ندیدم که حتی یه نفر عراقی برگشته باشد اجازه ندادیم برگردند و پشت خاکریز ما پر شد از جسدهای سوخته عراقی ها.
دیگر خاطره گوی این نشست علی اصغر رنجبر بود. او که اولین بار در سال 1361 و هنگامی که دانش آموز بود به جبهه رفته بود خاطره اش از حضور در جبهه و خبر که به اشتباه از شهادت را او داده بودند را بیان کرد. در این خاطره شنیدنی او گفت که رزمنده ای از اهالی ساری که به شهادت رسیده بود را با او اشتباه گرفتند و در روستایش (سرخنکلا) تشییع جنازه و به خاک سپردند و من بعد از برگزاری مراسمی که برایم به مناسبت هفتمین روز شهادت گرفتن به خانه رسیدم. در طول چند دقیقه حیاط بزرگ خانه پدرم پر شد از جمعیت. رنجبر گفت بعد از تحقیقات زیاد مشخص شد پیکر رزمنده ای که سید بود و از اهالی شهر ساری به اشتباه دفن شده است. به خانواده ایشان اطلاع دادند و خانواده گفتند که پیکر شهید همانجا باشد. این اتفاق باعث شد که رابطه نزدیک داشته باشیم.
نشست نسل ماندگار هر دو ماه در موسسه فرهنگی میرداماد برگزار می شود و در آن رزمندگان خاطرات شان را مرور می کنند.