نهمین نشست دوماهانه نسل ماندگار، شامگاه روز شنبه 16 اردیبهشت ماه 1396 در تالار اندیشه موسسه فرهنگی برگزار شد. در این نشست زمان مهدوی و حمیدرضا سن سبلی از رزمندگان دفاع مقدس به خاطرات خود در جنگ تحمیلی پرداختند. زمان مهدوی گفت: قبل از اعزام به جبهه هم محصل بودم و هم کشاورزی می کردم تا کمکی برای خانواده باشم. با تلاش زیاد پس اندازی مختصر به دست آوردم و هر چند خانواده به خاطر سن کم من راضی به جبهه رفتنم نبودند اما به اتفاق دوستانم به جبهه رفتم. مهدوی در ادامه صحبت هایش و با اصرار کارشناس-مجری برنامه چگونگی دراز کشیدنش روی سیم خاردار و عبور یک گروهان از همرزمانش روی بدن ایشان را نقل کرد. دومین خاطره گوی نشست نهم نسل ماندگار حمیدرضا سن سبلی رزمنده اهل تسنن از شهر آق قلا بود. وی که در سال 1359 به جبهه اعزام شد پس از یک ماه به اسارت دشمن درآمد و پس از 10 سال به وطن برگشت. سن سبلی در گوشه ای از خاطرات خود به فعالیت پدرش که از روحانیون منطقه بود اشاره کرد و گفت: زمانی که پس از 10 سال به زادگاهم آمدم پدر به استقبالم نیامد وقتی خدمتش رسیدم گفت: من به عنوان یک روحانی و الگو شرمنده خانواده هایی هستم که فرزندان شان شهید و یا مفقود هستند. سلسله نشست های نسل ماندگار با هدف تبیین تاریخ شفاهی دفاع مقدس هر 2 ماه در موسسه فرهنگی میرداماد برگزار می شود و با استقبال خوب رزمندگان، خانواده های آنان و علاقه مندان قرار گرفته است.