سومین نشست دوماهانه «نسل ماندگار» عصر روز یک شنبه 19 اردیبهشت ماه در تالار اندیشه موسسه فرهنگی میرداماد با حضور رزمندگان و یادگاران دفاع مقدس برگزار شد.
در این نشست که با هدف تبیین تاریخ شفاهی دفاع مقدس برگزار می شود دو تن از رزمندگان مروری بر خاطرات خود از دوران جنگ تحمیلی داشتند. ابتدا عقیل عرب از آزادگان دفاع مقدس با بزرگ خواندن مجالس یادآوری جانبازی و جانفشانی های رزمندگان، از افرادی که یاد ایثارگری ها شهدا را زنده نگه می دارند تشکر کرد. او در ادامه خاطرات خود در جزیره مجنون را برای حاضرین بیان کرد و گفت: شرایط ما برای مقابله با عراقی ها از نظر تسلیحات و مهمات بسیار نابرابر بود. تانک های عراقی پیشروی می کردند و نیروهای شان پشت سر قرار داشتند در حالی که ما فشنگ لازم حتی برای سلاح کلاشینکف نداشتیم. او در ادامه به پاتک دشمن در جزیره مجنون اشاره کرد و گفت: نیمه های شب عراقی ها آتش تهیه را آغاز کردند و با مسائلی که پیش آمد گردان مسلم خطی را پوشش می داد که برای پوشش آن نیاز به 3 لشکر بود. عقیل عرب در ادامه به نحوه شهادت همرزمش احمد مومنی، مجروحیت خودش و کشاکش بین مرگ و زندگی در طول 5 روز بعد از پاتک عراقی ها و قبل از اسارت اشاره کرد و خاطراتی نیز از دوران اسارت 28 ماهه اش در اردوگاه عراقی ها بیان کرد. در ادامه این نشست صمیمی، سردار رضا علیپور از رزمندگان شهر ساری با یادی از شهید سیدمجتبی علمدار گفت: در عملیات والفجر 10 تیری به بازو و پس از آن به پهلوی سید مجتبی اصابت کرد. او قبل از آن گفته بود آرزو دارم که مثل مادرم حضرت زهرا (س) به شهادت برسم و هرچند بر اثر آن مجروحیت به شهادت نرسید اما آرزویش به حقیقت پیوست. این رزمنده دفاع مقدس در ادامه به چگونگی شهادت شهید جباری گفت: رزمندگان شما در گردان مسلم زینت و افتخار گرگان هستند هرچند گمنام هستند. علیپور سپس خاطراتی طنز از دوران حضور در جبهه و نحوه جراحتش بیان کرد و به نقش پدران و مادران در دوران حماسه پرداخت و افزود: در زمانی که من در جبهه بودم، 2 برادرم و پدرم نیز در جبهه حضور دارند و این حکایت از حضور مادری قوی داشت که همه ما 4 نفر را حمایت می کرد. سردار علیپور در ادامه به تشییع 350 شهید در دوران دفاع مقدس در اصفهان اشاره کرد و گفت: وقتی خبرنگار نزد زنی رفت و گفت آیا شما نسبتی با این شهدا دارید؟ او پاسخ داد: «اولی، دومی، سومی و چهارمی پسران من هستند، پنجمی برادرم و ششمی همسر است. وقتی از او خواستند پیامی برای مردم بدهد گفت که کوچک تر از آن هستم پیامی بدهم.» در واقع مردم ما این طور انقلاب را حفظ کردند. این پاسدار که سابقه 50 ماه حضور در جبهه و 25 درصد جانبازی دارد در پایان یادی از چادر مسجد گردان مسلم و ذاکرین اهل بیت علیهم السلام و شهیدان سیدعلی دوامی و عزیزا... قربانی کرد و به یاد آن ایام به مدیحه سرایی پرداخت و فضای مجلس را عطرآگین به یادشهدا و سید و سالار شهیدان کرد. در پایان به 2 رزمنده دفاع مقدس از سوی موسسه فرهنگی میراماد تندیس ویژه نشست نسل ماندگار اهدا شد.