«لامعی گرگانی» عنوان کتابی است که دی ماه سال جاری، منتشر شد. این کتاب در واقع موضوع رساله کارشناسی ارشد محمد درزی در مقطع کارشناسی ارشد است که خوشبختانه خاک نخورد. درزی همچنین مدخل « لامعی گرگانی»را برای مرکز دانشنامه گلستان نوشته است. محمد درزی متولد سال 1362 گرگان است. او بعد از پایان تحصیلات متوسط، وارد دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرگان شد و به تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی پرداخت. درزی بعد از کسب مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه سمنان، در همین دانشگاه به ادامه تحصیل پرداخت و هماکنون دانشجوی مقطع دکترا رشته زبان و ادبیات فارسی است. گفتوگو با درزي را بخوانيد:
آقای درزی چه شد که به لامعی پرداختید؟
از آغاز دوره کارشناسی ارشد دوست داشتم پایان نامه ام درباره یکی از شاعران استان باشد. وقتی زمان انتخاب موضوع رسید، خانم دکتر اسماعیلی که استاد راهنمای بنده بودند پیشنهاد تصحیح متن را مطرح کردند. من هم به تحقیق در میان شاعران استان پرداختم. در استان شاعران زیادی هستند که دیوان آنها هنوز به چاپ نرسیده است و در این میان پس از فخرالدین اسعد گرگانی، لامعی بزرگترین شاعر استان است که آن گونه، که شایسته آن بوده است شناخته نشده است. لذا تصمیم گرفتم دیوان وی را، دوباره تصحیح کنم.
چرا تصحیح دوباره، این دیوان که قبلا تصحیح و منتشر شد؟
خوب این دیوان دوبار پیش از این، تصحیح شده بود. بار اول آقای سعید نفیسی، دیوان را در سال 1319 تصحیح کردند و بار دوم آقای دبیرسیاقی در سال 1353 آن را تصحیح کردند، اما در تصحیح این بزرگان اشکالاتی وجود داشت که تصحیح دوباره دیوان را توجیه می کرد. مثلاً نسخه هایی که این دو بزرگوار مورد استفاده قرار داده بودند بسیار محدود بود و یا تصحیح به حد کافی با دقت صورت نگرفته بود به طوری که در برخی موارد نسخه بدلها از خود متن دیوان درست تر و منقح تر بودند. همه اینها مرا بر آن داشت که به تصحیحی جدید از دیوان دست بزنم.
در مسیر تصحیح با چه دشواریهایی مواجه بودید؟
سخت ترین مرحله کار، آغاز کار بود، یعنی زمانی که باید نسخه ها جمع آوری می شد. بسیاری از کتابخانه ها از دادن تصویر نسخه ها خودداری می کردند و بهانه های واهی می آوردند حتی گاهی صریحاً میگفتند که ما خودمان به تصحیح این متون خواهیم پرداخت که خود گفته ی منحصر به فردی است! متأسفانه حمایت خاصی هم از سوی دانشگاه صورت نمی گرفت. البته دور از انصاف است که از همکاریهای برخی از کتابخانهها یاد نکنم بویژه کتابخانه مجلس که نه تنها تصویر نسخه، بلکه برای لحظاتی خود نسخه ها را هم در اختیار بنده قرار دادند. اما چالش مهمتر این بود که ما فهرستی از نسخ خطی موجود در ایران را نداشته و نداریم. سایت «آقا بزرگ» خیلی ناقص بود و کتابهای دیگر، مثل فهرست نسخ خطی آقای منزوی هم بسیار قدیمي بودند و نیاز به بازنگری کامل داشتند. بنابراین بنده برای یافتن نسخه ها باید به کتابخانه های مختلف سر می زدم که خود بسیار وقت گیر و دشوار بود.
اثری که شما تصحیح کرده اید دارای چه ویژگی هایی است؟
کتاب من از یک مقدمه و دو فصل تشکیل شده است. در مقدمه سعی کردم به شرح دلایل بازتصحیح دیوان بپردازم و سپس نسخه ها را به طور کامل و با جزئیات معرفی کنم و در نهایت شیوه تصحیح خود را توضیح دهم. فصل اول کتاب درباره زندگی و سبک شاعر تدوین گردیده و در کنار آن به موسیقی و تصویر سازی در شعر لامعی هم پرداخته شده. در فصل دوم هم دیوان اشعار مرقوم گردیده است. در این فصل کوشیدم به بهترین شکل ممکن دیوان را تصحیح نمایم و نسخه بدلها را هم به دقت ذکر کنم حتی از نسخه های غلط هم نگذرم.
با توجه به شناختی که شما از لامعی پیدا کردید، این شاعر را چگونه معرفی می کنید؟
لامعی از شاعران قرن پنجم است. درباره زندگی او اطلاعات دقیقی نداریم. اطلاعاتی هم که تذکره نویسان مطرح کردهاند چندان درست نیست و غالباً مملو از اشتباهات تاریخی است. تنها منبع ما برای به دست دادن یک زندگینامه از شاعر اشعار خود اوست. لامعی براساس اشعارش در سال 410 ه.ق. در بکرآباد گرگان به دنیا آمد. نام پدرش محمد و نام جدش اسماعیل بود. از جزئیات زندگی او در دوران کودکی و جوانی چیزی نمی دانیم جز اینکه در دوره حکومت طغرل به دربار سلجوقیان پیوست و در آغاز به مدح عمید الملک کندری پرداخت و سپس به مدح طغرل همت گماشت، در بسیاری از سفرها و کشورگشایی ها هم رکاب او بود. اثر خاصی هم، جز دیوانی که اندکی بیش از هزار بیت دارد از وی باقی نمانده است. مرگ او هم دقیقاً مشخص نیست فقط مطمئنیم که تا سال 455 ه.ق. زنده بوده است.
شعر لامعی متعلق به چه سبکی است و چه ویژگی هایی دارد؟
لامعی به سبک خراسانی تعلق دارد و از شاعران متأخر این سبک محسوب ميشود. وی مقلد شاعران دوره اول غزنوی؛ یعنی فرخی، عنصری و منوچهری بوده است. از نظر زبانی همان ویژگیهای سبک خراسانی، مثل سادگی و روانی الفاظ و کهن بودن تعبیرات در آن مشهود است، فقط تفاوت عمده ی آن نسبت به اشعار قبل، تمایل شاعر در استفاده از واژگان و تعبیرات عربی بویژه در قوافی است. از نظر فکری هم مهمترین موضوعی که در شعر شاعر رؤیت شد مدح بود.
غیر از مدح، موضوع دیگری هم در شعر شاعر دیده می شود؟
بله مثلاً در تغزل قصاید از مضامین عاشقانه و توصیف طبیعت هم بهره برده است كه بعضا بسیار زیبا و جان فزاست، یکجا هم شاعر از مضامین حکمي استفاده کرده است اما باید بگویم که مضمون اصلی در سخن شاعر همان مدح است.
تصویر پردازی و ایماژهایی که در اشعار لامعی به کار رفته چگونه است؟
صورخیال در شعر لامعی در بسیاری موارد تقلید و تلفیقی است از تصویرسازی های شاعران دیگر، اما او در تقلید چنان هنرمندانه عمل کرده که در قیاس با شاعران مقلد آن دوره باید وی را شاعری خلاق دانست.
البته هرگز نمی توان انصاف را کنار گذاشت و تصاویر نسبتاً تازه ی طبیعت را در دیوان او نادیده گرفت حتی اگر این تصاویر محدود باشند.
تا کنون چه کارهایی درباره لامعی صورت گرفته است؟
در حوزه ی استان که فکر می کنم هیچ کاری. لامعی در شهر ما زیر سایه نام بلند فخرالدین اسعد مدفون شده است و طرفه اینکه حتی نسخه ای از دیوان شاعر در مراکز فرهنگی شهر دیده نمی شود. در کل کشور هم اوضاع خیلی بهتر از این نیست. جز دو تصحیح یاد شده و چند مقاله از استاد نفیسی هیچ کار جدی درباره وی دیده نشده است. امیدوارم این کار فتح بابی باشد که این شاعر از گمنامي خارج شود.
چگونه با موسسه فرهنگی میرداماد آشنا شدید؟
از طریق یکی از دوستانم که مدام از کتابخانه موسسه کتاب می گرفت، آشنا شدم. بعد هم که یک قرارداد با حوزه هنری استان سمنان بستم و نیاز مبرم به منابع کمیاب ادبی داشتم آشناییم با موسسه بیشتر شد. مسئول محترم موسسه- جناب آقای خواجه نژاد- در آن زمان نهایت محبت و همکاری را با بنده داشتند و دستور دادند تا هر زمانی که لازم است از امکانات موسسه استفاده کنم که همین موضوع رویه ای خلاف معمول برای بنده بود، چون عادت داشتم به هر کتاب خانه ای که سر می زدم با انواع ممانعت ها مواجه می شدم. در همین زمان بود که با آقای رجایی دیدار کردم، البته پیش از این به عنوان یک پژوهش گر و ژورنالیست ایشان را می شناختم اما این اولین دیدار بنده با ایشان بود. سپس قرار شد یکی از مدخل های دانش نامه را بنویسم. از آنجایی که این کار مورد علاقه بنده بود با طیب خاطر به آن اقدام کردم.
مقاله لامعی شما، چه ویژگی هایی دارد؟
در این مقاله ابتدا کوشیدم مطالبی را پیرامون زندگی شاعر بیان دارم، ولی به علت کمبود منابع نمی توانستم مطالب چندانی مطرح سازم، بنابراین در این بخش، بیشتر از اشعار خود شاعر مدد جستم. بحث پیرامون مضامین شعری، موضوع دیگری بود که در مقاله مطرح شد و مدح، عشق و وصف به عنوان اصلی ترین مضامین شعر لامعی مورد بررسی واقع شد. آرایه های ادبی و موسیقی شعر هم بحث دیگری بود که مطالبی پیرامون آن مطرح شد و در نهایت هم نسخه-های خطی که از اشعار وی برجای مانده است به طور کامل معرفی گردید.
نظر شما درباره فعالیت های موسسه فرهنگی میرداماد چیست؟
میرداماد، هم به عنوان یک کتابخانه و هم به عنوان یک موسسه فرهنگی بدون اغراق در استان بی نظیر است. حجم بالای کتاب هایی که در این کتاب خانه وجود دارد و وجود بسیاری از کتاب های کمیاب و تخصصی بر ارزش این مکان می افزاید، در کنار این موضوع، تدوین دانش نامه استان هم خود کاری بزرگ و ستودنی است که در ارتقاء فرهنگ استان بسیار تأثیرگذار است.